در این دیدگاهبرای دست یابی به هدف نهایی یاد شده ، اهداف میانی و به تعبیر بهتر راهکارهای تحقق هدف نهایی و رسیدن به کمال مطلوب نیز مطرح می گردد، به گونه ای که انجام فعالیت های اقتصادی به هدف کسب سود و نیز رفاه اقتصادی، اگر در جهت هدف نهایی صورت پذیرد، با آرمان تعریف شده و کمال آدمی منافاتی پیدا نخواهد کرد.
در مورد مبانی جهان بینی و انسان شناختی نیز ، مکتب سرمایه داری بر اساس اصولی همچون دئیسم، ناتورالیسم و اومانیسم استوار است گشته که نتیجه آنها اتکا به خرد انسانی به جای وحی ، نفی ارتباط خدا با عالم طبیعت پس از خلقت، جدا شدن انسان از آموزه های انسان ساز ادیان الهی ، لیبرالیسم اقتصادی، رهایی از تمام قیود محدود کننده فرد، سکولاریزم و جدایی از اخلاق متعالی و ارزش های والای انسانی بوده است.
اما از دیدگاه قرآن رابطه خداوند با انسان، رابطه خالقیت ، ربوبیت و مالکیت است و نتیجه آن ، حق حاکمیت الهی و نقش او در تشریع قانون برای انسان می باشد که سبک زندگی اجتماعی و اقتصادی مبتنی بر دین و وحی را شکل می دهد.
از این منظر انسان جانشین خدا در زمین و دارای ویژگی هایی همچون هدفداری، مسوولیت الهی و هویت فردی و اجتماعی بوده و از زندگی جاوید برخوردار است و روشن است که این دو نگاه در مبانی و اهداف ، دو نوع سبک زندگی متمایز از یکدیگر را موجب می گردد.
نکته پایانی اینکه اهداف والایی که اسلام برای مصرف ارائه کرده است، مانند مصرف همراه پارسایی، عمل صالح، شکر پروردگار و ادای حق ،موجب شکل گیری انگیزه های مثبت در نظر مصرف کننده مسلمان می شود به گونه ای که مصرف هرگونه کالا و استفاده از هر خدمتی را به انگیزه رضایت و نیل به پاداش و قرب خداوند انجام می دهد.
در مقابل، انگیزه های منفی در مصرف، همچون فخرفروشی ،خودنمایی، چشم و هم چشمی و شهوت خواهی بی گمان بر خلاف ارزش های دینی است و در قرآن و روایات نکوهیده شده است.
:: بازدید از این مطلب : 452
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10